راستي چه ميشود اگر
شاعر بيدار شود و
ببيند
معين، خواب آلود
جلوي تلويزيون سيگار دود ميكند،
دهخدا از خريد برگشته سبزي پاك ميكند
و پرندهاي آمده توي زيرسيگاري تخم
گذاشته؟
اگر
بخواهد شعري بنويسد و
ببيند
واژهها همه خوابيدهاند
چه ميكند؟
ـ اگر حتا از خفته باشد
ديگر از چه و از كه ميتوان نوشت؟ ـ
اگر دور
خيلي دور
رفته باشد
ديگر كدام شاعر ميتواند بنويسد:
«اين دور من است»؟
از خفته است.